گزینه های باینری تجارت در ایران

تعریف کپی تریندینگ

های سرمایه گذاری به روش کپی تریدینگ و همچنین ریسک . این مشکل و ریسک ها کمک می کند زیرا می. را کپی کرده و از معاملات پر ریسک اجتناب کنند. دهند این موضوع کمک میکند با ارزیابی ریسک پیروی از.

تعریف کاریزما چیست؟ و چگونه می توانیم کاریزماتیک باشیم؟

تعریف کاریزما چیست؟ تعریف کپی تریندینگ و چگونه می توانیم کاریزماتیک باشیم؟ وقتی می گوییم فلان شخص دارای کاریزما است یا دارای شخصیت کاریزماتیکی است، در حال القای بار معنایی مثبتی هستیم. از این منظر شاید بتوان کاریزما را یکی از نزدیک‌ترین واژه‌ها به شعور دانست: صفت‌هایی که روی معنای آن‌ها اتفاق نظر نداریم، اما دوست داریم با آنها توصیف شویم. همه

تعریف کاریزما چیست؟ و چگونه می توانیم کاریزماتیک باشیم؟

وقتی می گوییم فلان شخص دارای کاریزما است تعریف کپی تریندینگ یا دارای شخصیت کاریزماتیکی است، در حال القای بار معنایی مثبتی هستیم. از این منظر شاید بتوان کاریزما را یکی از نزدیک‌ترین واژه‌ها به شعور دانست: صفت‌هایی که روی معنای آن‌ها اتفاق نظر نداریم، اما دوست داریم با آنها توصیف شویم. همه ما کمابیش می فهمیم که چه کسی کاریزما دارد و چه کسی ندارد اما واقعا نمی توانیم به یک تعریف مشترک در این باره برسیم.

کسانی ویژگی کاریزماتیک بودن یا کاریزما را دارند، در ارتباط با دیگران چه در تعامل‌های عادی روزمره و چه به عنوان یک الگو و فرد الهام‌بخش، در لایه‌های عمیق احساسی بر روی دیگران تاثیر می‌گذارند.

اوباما و شخصیت کاریزماتیک

جذاب بودن آنها از نظر دیگران، اثرگذار بودن نظر و حضورشان (جذبه تعریف کپی تریندینگ داشتن) و قدرت جهت دادن به دیگران (چه یه فرد و چه گروهی از انسان‌ها)، از جمله ویژگی‌هایی است که شاید با شنیدن واژه‌ی کاریزما یا افراد کاریزماتیک در ذهن شما و بسیاری از انسان‌ها، تداعی شود.

تعریف کاریزما در دنیای مدرن

قدیم کاریزما به عنوان یک صفت شخصیتی و یا ویژگی فردی تعریف نمی‌شد. بلکه در تعامل بین یک فرد و یک گروه معنا پیدا می‌کرد.

شما نمی‌توانستید به تنهایی بگویید: من فردی کاریزماتیک هستم. می‌گفتند: برای کدام گروه؟ پیروانت کجا هستند؟ چه کسانی به خاطر کاریزما دنبال تو راه افتاده‌اند؟ مثال بارز آن هیتلر بود. هیتلر به عنوان یک رهبر سیاسی کاریزماتیک بود و بر روی جمعیت آلمان دهه 30 و 40 تاثیرگذار. در آن زمان تعداد و عمق وابستگی پیروان، مفهوم کاریزما را برای هیتلر را مشخص می‌کرد.

در صورتیکه در عصر جدید، بسیاری از نظریه‌ها و مفهوم‌پردازی‌های مربوط به کاریزما، آن را به عنوان یک ویژگی فردی می‌بینند. به عنوان مثال، کاریزما در مدیریت صرفاً به بحث رهبری سازمانی محدود نمی‌شود. بلکه هر فردی در هر تعامل و گفتگویی، می‌تواند کاریزمای کمتر یا بیشتری داشته باشد.

در دیدگاه جدید به کاریزما به نکات زیر توجه می شود:

  • افزایش سهم احساس در ارتباطات به شکلی که طرف مقابل پیام ما را فقط با منطق خود دریافت نکند.
  • مهارت کلامی به شکلی که به مدیریت هیجاناتی که ارسال می‌شوند و نیز هیجاناتی که در طرف مقابل ایجاد می‌شوند کمک کند.
  • ایفای نقش اجتماعی به این معنا که فرد، بتواند تشخیص دهد که فرد یا افراد مقابل، الان انتظار ایفای چه نقشی را از او دارند و او مسئولیت آن تعریف کپی تریندینگ نقش را بر عهده بگیرد.
  • توانایی بروز و بیان احساسات و هیجانات به شکلی که احساسات و هیجانات به صورت دقیق و اثربخش برای طرف مقابل ارسال شود.

چگونه میتوانیم کاریزماتیک باشیم و مهارتهای کلامی افراد کاریزماتیک را بیاموزیم؟

کلید کاریزما

روش اول: استعاره، تشبیه و آنالوژی

فراموش نکنیم که به هر حال، عصاره‌ی کاریزما در تاثیرگذاری است و بخش مهمی از تاثیرگذاری هم به انتقال سریع و شفاف و اثرگذارِ پیام باز می‌گردد.

روش دوم: داستان و حکایت

داستان و حکایت، علاوه بر انتقال پیامِ مد نظر شما، می‌توانند نوعی فضای احساسی هم ایجاد کنند.

روش سوم: تضاد

تضاد هم، مانند داستان‌گویی، تشبیه و استعاره، احساس را به فضای یک بحث منطقی وارد می‌کند. تضاد معمولاً کمی بزرگ‌نمایی در خود دارد و همین بزرگ‌نمایی است که می‌تواند رنگ احساس را بر یک بحث کاملاً منطقی بپاشد. طبیعی است که ما این کار را با هدف بزرگنمایی یا مطرح کردن استدلال‌های غیرمنطقی انجام نمی‌دهیم. بلکه با هدف تاکید انجام می‌دهیم.

روش چهارم: سوالات کلیشه‌ای با پاسخ واضح

هر چقدر هم به نظر برسد که این سوال‌ها دیگر کلیشه‌ای و خسته‌کننده هستند، ظاهراً باز هم استفاده از آنها در میان مدیران و رهبران کاریزماتیک وجود دارد و رایج است.

به این سوال‌ها توجه کنید:

  • مگر غیر از این است که آخر کار، اگر شرکت ورشکست شود، کسی که بیش از همه گرفتار می‌شود من هستم؟
  • چه کسی از ما انتظار دارد که با دست‌های خالی، تغییرات بزرگ ایجاد کنیم؟
  • مگر کسی در بین ما هست که نخواهد شرکت رشد کند؟
  • آیا ممکن است کسی وطنش را دوست نداشته باشد و از شکوفایی آن خوشحال نشود؟

روش پنجم: فهرست‌های سه گانه

استفاده از فهرست‌های سه گانه، در بحث متقاعدسازی بسیار قدیمی و کلاسیک محسوب می‌شود. از مدرسه‌‌های رتوریک در یونان باستان تا کتابهای آنتونی رابینز تا کتاب متقاعدسازیِ کوین هوگان و بسیاری از کتابهای رایج در بازاریابی و فروش، در مورد اهمیت فهرست‌های سه‌گانه می‌شنویم و می‌خوانیم.

به این جمله‌ها توجه کنید:

  • چرا با اینکه ما بهترین محصول را داریم. بهترین تیم را داریم. اما فروش خوب نداریم؟
  • مارکسیسم از لحاظ ایدئولوژیک، سیاسی و اخلاقی شکست خورده است (مارگارت تاچر).
  • پندار نیک. گفتار نیک. کردار نیک
  • ما سه اولویت داریم: آموزش. آموزش. آموزش (تونی بلر)

شخصیتهای کاریزماتیک خوب بد زشت

حتی این نوع نگاه سه گانه در نام‌گذاری برخی فیلم‌ها هم مورد استفاده قرار گرفته است (مثلاً: خوب. بد. زشت).

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا