تکنیکهای مدیریت سرمایه

تکنیکهای مدیریت سرمایه
در زندگی روزمره و در زمینه معاملاتی، “مدیریت پول” در بخش بزرگی از تصمیمات نقش مهمی ایفا می کند. به عنوان یک اصطلاح، مدیریت پول به عنوان فرآیند دانستن جایی که پول می رود، چگونه مصرف می شود و برنامه ای به خوبی ساخته شده برای تسهیل یک پایان خاص تعریف می شود. این که آیا یک خرید غذا در یک فروشگاه مواد غذایی یا فعالیت کردن در بازار سهام ، نیاز به اجرای یک استراتژی مدیریت پول قوی دارد که این کار بخش مهمی از تحقق یک نتیجه مطلوب است.
شناسایی خطر و انتخاب استراتژی مدیریت پول مناسب
در بازارهای مالی، ریسک ناشی از خطر شرکت در بازار، از دست دادن سرمایه است. اهرم های اعمالی، سودآوری بالقوه و هزینه تجارت، همه عوامل است که به خطر در شرایط خاص تجاری کمک می کند. معامله در حاشیه می تواند منجر به زیان هایی شود که بیش از مبلغ سپرده شده است.
اصول مدیریت پول خطری را معرفی می کند که از منظر معامله گر به روش متداول معامله و سرمایه تجاری می پردازند. مهم است که به یاد داشته باشید که نتیجه یک معامله خاص به متغیرهای بسیاری وابسته است و تا پایان آن،دارای عدم اطمینان است. در هر معامله، عنصر ریسک بسیار واقعی است و هیچ کس نمی تواند سرمایه را در برابر ضرر تضمین کند. از طریق استفاده از یک استراتژی مدیریت پولی خوب ، می توان خطرات را کاهش داد، اما این خطر هیچگاه ریشه کن نمی شود.
انتخاب یک استراتژی مدیریت پولی جامع برای معاملات می تواند یک تلاش سخت و چالش انگیز باشد. استراتژی ها به شدت متفاوت هستند و وابسته به سیستم یا روش معامله هستند، با این وجود، صرف نظر از شرایطی که در معرض معاملات قرار دارد، استراتژی مدیریت پول باید به طور واضح به سوالات زیر پاسخ دهد:
- چه مقدار از حساب معاملاتی مجازاست برای یک معامله خاص اختصاص داده شود؟
- در صورت از ضرر، چقدر سرمایه برای ادامه فعالیت های معاملاتی در دسترس است؟
- چه درجه ای از اهرم برای تجارت خاص استفاده می شود؟
هر کدام از این سه سؤال، به بیان هدف اصلی یک استراتژی مدیریت پولی جامع میپردازند: استفاده از سرمایه موجود به نحو کارآمد، افزایش طول عمر در بازار در همین حال که موجب به حداقل رساندن ریسک سرمایه باشد. یک راهبرد مدیریت مؤثر پول، حفظ یکپارچگی روش متداول معامله را حفظ می کند و عمل معاملاتی را بهترین فرصت ممکن برای موفقیت می کند.
اهرم معاملاتی یک شمشیر دو لبه است زیرا می تواند سود و زیان را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
استراتژی های پایه مدیریت پول
همانطور که گفته شده است “هیچ چیز جدیدی در زیر آفتاب وجود ندارد”. این زمانی که در تلاش برای به حداکثر رساندن بازده در یک سیستم معاملاتی از طریق اجرای یک استراتژی مدیریت پولی است قطعا دقیق است. استراتژی ها از تهاجمی به منفعل بسته به تمرکز اولیه رویکرد است. استراتژی های تهاجمی اغلب با استفاده از سود عظیم دوره ای، اهرم بیشتری را به کار می گیرند و استراتژی های منفعل طبیعت محافظه کارانه دارند، زیرا حفظ سرمایه در آنها هدف اصلی است.
ایده ها و دستورالعمل های مختلف با مدیریت پول احتیاطی همراه است. یکی از این مفاهیم، مفهوم معامله مداوم با استفاده از یک ریسک مثبت نسبت به سود است. ریسک نسبت به سود (R: R) مقدار سرمایه ای است که در ابتدا نسبت به سود بالقوه تجارت موفقیت آمیز ریسک می شود.
انتخاب معامله با سود (reward) بیشتر یا برابر با ریسک، یک عمل معمول در بین معامله گران فعال است. با افزایش ریسک بیشتر از سود، برای حفظ سودآوری، میزان بالاتر از معاملات موفق ضروری است. برعکس، اگر بازده بالقوه در یک معامله موفق چندین برابر ریسک اولیه باشد، یک تکنیکهای مدیریت سرمایه تکنیکهای مدیریت سرمایه معامله گر به نرخ بالای معاملات موفق نیازی ندارد.
مديريت مناسب پول، انجام يک کار کوچک نيست و همچنان يکي از بزرگترين چالش هايي است که يک بازرگان يا سرمايه گذار فعال با آن مواجه است. با این حال، از طریق توسعه اهداف واقع بینانه و استفاده از مفاهیمی نظیر ریسک مثبت و سود ، طیف گسترده ای از استراتژی ها می تواند موثر باشد.
در مقالات بعدی ما چند روش مدیریت سرمایه معروف را به شما معرفی خواهیم کرد..
مدیریت موفق سرمایه فکری سازمان
مدیریت موفق سرمایههای فکری سازمان عنوان مطلبی است که توسط گروه مشاوره مدیریت دانش دانا تدوین شده و به مراحل 5گانه مدیریت سرمایه فکری میپردازد.
مراحل مدیریت سرمایه فکری
مدلها و روشهای مختلفی برای مدیریت سرمایه فکری وجود دارد.در یکی از این مدلها 5 مرحله برای مدیریت سرمایه فکری ارائه شد است. گام اول عبارت است از شناسایی سرمایه فکری سازمان. پس از شناسایی باید ارزش آن را ارزیابی کنیم. درک این نکته که همه سرمایههای فکری لزوما برای یک سازمان ارزشمند نیست حائز اهمیت است. سرمایه فکری تنها در صورتی ارزشمند است که به تحقق اهداف راهبردی کمک سازمان کمک کند. بنابراین درگام دوم، باید ارتباط سرمایه فکری را با ترسیم نقشه استراتژی ارزیابی کنیم. گام سوم استخراج اطلاعات مدیریتی با معنا از روی اندازهگیری عملکرد سرمایه فکری است. در گام چهارم از این اطلاعات برای تحلیل عملکرد و تصمیمگیری درست استفاده میشود و در گام پنجم ارزشهای سرمایه فکری به ذینفعان داخلی وخارجی اطلاعرسانی و گزارشدهی میشود
گام اول؛ شناسایی سرمایههای فکری
گام اول بر شناسایی سرمایه فکری سازمان متمرکز است. به بیان بهتر در این گام سازمان باید انواع سرمایههای فکری خود شامل سرمایههای انسانی، سرمایههای ساختاری و سرمایههای ارتباطی را شناسایی کند. سازمانها پس از انجام این کار وضع موجود خود در هر یک از این حوزهها را تعیین کرده و مبتی بر آن خلاءهای احتمالی را نیز شناسایی میکنند.
گام دوم؛ ارزشیابی سرمایه فکری
برای ارزیابی میزان ارزش سرمایههای فکری باید به سوال زیر پاسخ داد:
- منابع گوناگون سرمایه فکری ما برای دستیابی به ارزش کلی ما از چه درجه ای از اهمیت برخوردارند؟
- منابع موجود چقدر قوی هستند و چگونه می توانیم از آن ها به شکلی اثربخش تر استفاده کنیم؟
با پاسخ به این پرسشها سازمان می فهمد که آیا در حال ساختن سرمایه فکری مناسب در راستای اهداف و استراتژیهای سازمانی است یا باید تمرکز خود را از یک حوزه به حوزه دیگر که ارزش بالاتری دارد معطوف کند. یکی از راههای ساده برای انجام این ارزیابی آن است که از فهرست منابع اصلی شناسایی شده در گام اول استفاده شود و بعدا” ستونهایی برای ارزیابی قدرت و اهمیت منابع برای تحقق استراتژی فعلی به آن افزوده شود.
گام سوم؛ اندازه گیری سرمایه فکری
پس از شناسایی و ارزشیابی سرمایه فکری، سازمانها می توانند شروع به اندازه گیری آن کند. اغلب سازمانها فکر میکنند که اندازه گیری سرمایه فکری دشوار یا غیرممکن است، اما اینگونه نیست. ابزارها و تکنیکهای مختلفی برای اندازه گیری سرمایه فکری در دسترس قرار دارند و به احتمال زیاد اندازه گیری آن از آنچه شما فکر می کنید آسان تر است. در مقالات بعدی چند مدل مطرح سرمایه فکری را با هم مرور خواهیم کرد. اما در همه این مدلها مهم این است که ما بتوانیم پاسخهای مشخصی به سوالات زیر بدهیم:
- آیا امکان جمع آوری دادههای بامعنی وجود دارد؟
- آیا این دادهها به یافتن پاسخ برای سوالات ما کمکی میکنند؟
- آیا دادههای حاصله پاسخگوی هزینه و تلاشهایی که برای اندازه گیری انجام شده هستند؟
اگر هیچ داده با معنایی را نتوان جمع آوری نمود، اگر دادهها واقعا” به ما کمکی در یافتن پاسخ برای سوالات کلیدی عملکردی نکنند، یا اگر هزینه ها موجه نباشند، در این صورت لازم است مجددا” شاخص های دیگری را برای اندازهگیری سرمایههای فکری طراحی کنیم.
پس از آنکه شاخصها را تدوین کردید، لازم است به شناسایی این موارد بپردازید:
- ابزار اندازه گیری، یعنی چگونگی جمع آوری داده تکنیکهای مدیریت سرمایه ها (مثل پرسشنامه یا مصاحبه)؛
- منبع داده ها؛
- فرمول مورد استفاده در محاسبه شاخص؛
- بسامد اندازه گیری ها؛
- همه هدف های کمی و بهینه کاوی ها؛
- کسانی که اندازه گیری را به عهده می گیرند؛
- این که شاخص قبل از این که مورد بازنگری قرار گیرد چه مدت باید جمع آوری شود؛
- مخاطب هدف برای این شاخص؛
- شکل و قالب گزارش
گام چهارم؛ مدیریت سرمایه فکری
شاخصها کمک میکنند تا رهبران سازمان در هر لحظه وضعیت سرمایههای فکری را ارزیابی کنند.بدون ارزیابیهای مناسب، غیر ممکن است که:
- سطوح فعلی عملکرد را درک نمود،
- دانست که سرمایه فکری بهتر یا بد تر شده است،
- درک نمود آیا هیچ یک از فعالیتها و طرحهای ابتکاری بر عملکرد سازمان تاثیری داشته اند یاخیر.
سازمانهایی که اطلاعات با معنایی از تکنیکهای مدیریت سرمایه سرمایه فکری خود دارند میتوانند از آن برای اخذ تصمیمات آگاهانه، آزمودن و بازنگری استراتژی و مدیریت ریسک سرمایه فکری استفاده کنند. به عنوان نمونه در ادامه این بخش به موضوع مدیریت ریسک سرمایه فکری اشاره کوتاهی می کنیم.
پس از شناسایی ابعاد مختلف سرمایه فکری، سازمانها باید هر نوع ریسک بالقوه ای که آن را تهدید می کند را مدیریت کنند. هرچند شرکتها با مدیریت ریسکهای مالی و ریسک های حوادث آشنایی دارند، اما مدیریت ریسک سرمایه فکری چندان مورد توجه سازمانها نیست. مثلا ریسک های سرمایه انسانی یک ریسک کلیدی که همواره در سازمان ها مورد غفلت قرار می گیرد ریسک مربوط به کارکنان و دانشی است که آنان در اختیار دارند. سازمان ها اغلب غافل از این هستند که برخی افراد با دانش و تخصص حیاتی که دارند می توانند هر لحظه شرکت را ترک کنند. مدیریت دانش راهکارها، ابزارها و تکنیکهای متنوعی برای مقابله با این ریسک پیشنهاد کرده است که میتوان از آنها استفاده کرد.
گام پنجم؛ گزارش دهی سرمایه فکری
گام نهایی بعد از همه این فعالیت تهیه گزارش سرمایههای فکری است. آشکار ساختن ارزش سرمایه فکری به دلایل گوناگونی می تواند صورت گیرد. اما، همه در یک هدف با هم مشترکند، و هدف اصلی این است که اطلاعاتی راجع به سرمایه فکری سازمان برای ذینفعان فراهم گردد.
مدیریت موفق سرمایه فکری موضوع بسیار مهم و کلیدی برای سازمانها است که در کشور ما کم تر به آن پرداخته شده است. در مطالب بعدی جزئیات بیشتری در باره انواع روشهای اندازهگیری کمی سرمایههای فکری را با شما به اشتراک میگذاریم.